به رغم اینکه از نزول قرآن کریم بیش از چهارده قرن می گذرد اما باید اذعان نمود که بسیاری از مطالب قرآن در پرتو گذشت زمان و پیشرفت علم و دانش بشری قابل فهم و درک میباشد.
در قرون گذشته که علم و دانش بشر به آن رشد چشمگیر نرسیده بود، فهم و درک بسیاری از مطالب قرآن در هاله ای از ابهام قرار داشت؛ اما هرچه علم و دانش بشر گسترده تر و دامنه فهم و آگاهی او عمیق تر می گردد، زمینه ی مناسب تری برای فهم درست آیات الهی مهیا میشود.
قرآن کریم به عنوان معجزه جاوید پیامبر اعظم(ص) از اعجازهای مختلفی برخوردار میباشد که یکی از آنها اعجاز علمی است.
به گونه ی که این کتاب آسمانی 1400 سال پیش مطالب علمی را بیان فرموده است که علم بشر تازه به آنها دست یافته است.
اشاره قرآن به انعکاس نور خورشید توسط ماه
در زمان های قدیم حداقل در شبه جزیره عرب هیچ اطلاعاتی از علم نجوم در دست نبود؛ و اعراب جاهلیت درباره خورشید و ماه و کره زمین و فضا هیچ اطلاعاتی نداشتند.
علم نجوم به صورت سطحی در اختیار برخی از دانشمندان رومی و ایرانی بود و اعراب فقط خورشید را میدیدند که روزها میدرخشد و ماه را میدیدند که در شب ها میدرخشد و درباره منشا آن هیچ اطلاعاتی نداشتند که چرا خورشید میدرخشد و چرا ماه میدرخشد.
در زمانی که اعراب ماه را شی درخشانی میپنداشتند و از تاریکی آن هیچ اطلاعی نداشتند قرآن کریم در دو آیه به خوبی مسئله انعکاس نور خورشید توسط ماه را تشریح کرد.
در (سوره یونس آیه 5) نوشته شده است:
هُوَ الَّذِی جَعَلَ الشَّمْسَ ضِیَاء وَالْقَمَرَ نُورًا وَقَدَّرَهُ مَنَازِلَ لِتَعْلَمُواْ عَدَدَ السِّنِینَ وَالْحِسَابَ مَا خَلَقَ اللّهُ ذَلِکَ إِلاَّ بِالْحَقِّ یُفَصِّلُ الآیَاتِ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ
اوست کسی که خورشید را روشنایی بخشید و ماه را تابان کرد و برای آن منزل هایی معین کرد تا شماره سالها و حساب را بدانید خدا اینها را جز به حق نیافریده است نشانهها [ی خود] را برای گروهی که میدانند به روشنی بیان میکند.
ضیا به معنی چیزی است که از خود نور ساطع میکند مانند چراغ و نور جسمی است که فقط نور را ساطع میکنند (مثل آینه ای که نور را انعکاس میدهد) در این آیه قرآن به خوبی اشاره میکند که نور خورشید از خود آن است ولی نور ماه متعلق به خود آن نیست.
اما در (سوره شمس آیات 1 تا 4)به طور مستقیم به این موضوع اشاره میشود که نور خورشید در شبها توسط ماه انعکاس داده میشود.
وَ الشَّمْس وَ ضُحَاهَا – وَ الْقَّمَرِ إذا تَلَاها – وَ النَّهَارِ إذا جَلاهَا – وَ اللیْل إذا یَغْشَاهَا
«سوگند به خورشید و پرتو آن و به ماه وقتی که آنرا بازتاب میدهد و به روز وقتی که آنرا متجلی میکند و به شب وقتی که آنرا میپوشاند».
این دانشها شاید با توجه به علم روز پیش پا افتاده باشند اما با توجه به علم آن روز دانستن این دانشها آن هم در شبه جزیره عربستان حکم معجزه را دارد.
زوجیت گیاهان
«أَ وَ لَمْ یَرَوْا إِلَى الْأَرْضِ کَمْ أَنْبَتْنا فِیها مِنْ کُلِّ زَوْجٍ کَرِیمٍ»
«مگر در زمین ننگریسته اند که چه قدر در آن از هرگونه جفت های زیبا رویانیده ایم؟»
«در اینجا تعبیر به« زوج» در مورد گیاهان قابل دقت است،
گرچه غالب مفسران زوج را به معنى نوع و صنف، و ازواج را به معنى انواع و اصناف گرفته اند،
ولى چه مانعى دارد که زوج را به معنى معروفش که قبل از هر معنى دیگر به ذهن می آید بگیریم و اشاره به زوجیت در جهان گیاهان باشد؟!
در گذشته انسانها کم و بیش فهمیده بودند که بعضى از گیاهان داراى نوع نر و نوع ماده است، و براى بارور ساختن گیاهان از طریق تلقیح استفاده می کردند
این مساله در مورد درختان نخل کاملا شناخته شده بود،
ولى نخستین بار« لینه» دانشمند و گیاه شناس معروف سوئدى، در اواسط قرن 18 میلادى، موفق به کشف این واقعیت شد
که مساله زوجیت در دنیاى گیاهان تقریبا یک قانون عمومى است
و گیاهان نیز همانند غالب حیوانات از طریق آمیزش نطفه نر و ماده بارور مىشوند و سپس میوه می دهند.
ولى قرآن مجید قرنها قبل از این دانشمند کرارا در آیات مختلف به زوجیت در جهان گیاهان اشاره کرده
( در سوره رعد آیه 4، و لقمان آیه 10 و سوره ق آیه 7)
و این خود یکى از معجزات علمى قرآن است.
جاذبه زمین
«خَلَقَ السَّماواتِ بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها وَ أَلْقى فِی الْأَرْضِ رَواسِیَ أَنْ تَمِیدَ بِکُمْ وَ بَثَّ فِیها مِنْ کُلِّ دابَّةٍ وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَنْبَتْنا فِیها مِنْ کُلِّ زَوْجٍ کَرِیمٍ»
(او) آسمان ها را بدون ستونى که آن را ببینید آفرید، و در زمین کوه هایی افکند تا شما را نلرزاند (و جایگاه شما آرام باشد) و از هرگونه جنبنده ای روی آن منتشر ساخت و از آسمان آبی نازل ردیم و به وسیله آن در روی زمین انواع گوناگونی از جفت های گیاهان پر ارزش رویانیدیم.
" عَمَد" جمع "عمود" به معنى ستون است،
و مقید ساختن آن به "تَرَوْنَها"، دلیل بر این است که آسمان ستونهاى مرئى ندارد،
مفهوم این سخن آن است که ستون هایى دارد اما غیر قابل رؤیت است.
این تعبیر اشاره لطیفى است به قانون جاذبه و دافعه که همچون ستونى بسیار نیرومند اما نامرئى کرات آسمانى را در جاى خود نگه داشته.
کمبود اکسیژن در ارتفاع
«فَمَنْ یُرِدِ اللَّهُ أَنْ یَهْدِیَهُ یَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ وَ مَنْ یُرِدْ أَنْ یُضِلَّهُ یَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَیِّقاً حَرَجاً کَأَنَّما یَصَّعَّدُ فِی السَّماءِ کَذلِکَ یَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ»
آن کس را که خدا بخواهد هدایت کند، سینه اش را برای (پذیرش) اسلام، گشاده می سازد و آن کس را که به خاطر اعمال خلافش بخواهد گمراه سازد، سینه اش را آن چنان تنگ می کند که گویا می خواهد به آسمان بالا برود این گونه خداوند پلیدی را بر افرادی که ایمان نمی آورند قرار می دهد.
تشبیه اینگونه افراد به کسى که می خواهد به آسمان بالا رود از این نظر است که صعود به آسمان کار فوق العاده مشکلى است، و پذیرش حق براى آنها نیز چنین است.
امروز ثابت شده که هواى اطراف کره زمین در نقاط مجاور این کره کاملا فشرده و براى تنفس انسان آماده است،
اما هر قدر به طرف بالا حرکت کنیم هوا رقیق تر و میزان اکسیژن آن کمتر می شود
به حدى که اگر چند کیلومتر از سطح زمین به طرف بالا (بدون ماسک اکسیژن) حرکت کنیم
تنفس کردن براى ما هر لحظه مشکل و مشکل تر می شود
و اگر به پیشروى ادامه دهیم تنگى نفس و کمبود اکسیژن سبب بیهوشى ما می گردد،
بیان این تشبیه در آن روز که هنوز این واقعیت علمى به ثبوت نرسیده بود در حقیقت از معجزات علمى قرآن محسوب می گردد.
آهن
فلزات سنگین جهان درون هسته ستارگان بزرگ تولید می شوند و منظومه شمسی ساختار مناسب برای تولید فلز آهن را ندارد و فقط ستارگانی که دمای آنها به چندصد میلیون درجه می رسد می تواند آهن تولید کند در این ستاره ها وقتی مقدار معینی رسید ستارگان نمی توانند آن را در خود جای دهند و منفجر می شوند این حالت مرحله تولید نواختر نام دارد در تتیجه این انفجار شهابسنگهایی که حاوی آهن هستند در جهان پراکنده می شوند و از آنجایی که آهن در زمین تولید نمی شود نشان دهنده این است که آهن توسط شهابسنگ ها به زمین حمل شده است در قرآن کریم در (سوره حدید آیه 25)نوشته شده است که:
ما رسولان خود را با دلائل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب (آسمانی) و میزان (شناسائی حق و قوانین عادلانه) نازل کردیم، تا مردم قیام به عدالت کنند، و آهن را نازل کردیم که در آن قوت شدیدی است، و منافعی برای مردم، تا خداوند بداند چه کسی او و رسولانش را یاری میکنند بیآنکه او را ببینند، خداوند قوی و شکست ناپذیر است
ایرادی که به این مطلب گرفته می شود این است که گفته می شود که هسته داخلی زمین از جنس آهن است نکته ی قابل توجه این است که هیچ کس تا کنون به هسته زمین راه نیافته است که جنس آن را مشخص کند زیرا دمای آن بسیار زیاد است و اگر هم جنس هسته از آهن باشد از زمانی که زمین بصورت یک کره داغ بود و از یک ستاره جداشده بود در آن تشکیل یافته است و آهنی که در پوسته زمین است و امروزه استخراج می شود توسط شهابسنگ ها به کره زمین حمل شده است.
نکته قابل توجه دیگر در مورد این آیه این است که : آیه ای که در آن از آهن سخن گفته شده آیه ی 25 ام است حدید سوره ی 57 قرآن است و وزن اتمی آهن 57 است!وعدد اتمی آن 26 است و شماره ی آیه ی آهن با احتساب بسم الله نیز 26 است! جمع حروف ابجد آیه نیز 26 است که عدد اتمی آهن 26 است